Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «ایسنا»
2024-04-26@00:33:50 GMT

رسم و رسوماتی که همچنان قربانی می‌گیرد

تاریخ انتشار: ۷ آذر ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۴۹۱۰۱۸

رسم و رسوماتی که همچنان قربانی می‌گیرد

ایسنا/خراسان رضوی این روستا، زیاد از شهر دور نیست، تا خانه‌اش که در بخش مرکزی کاشمر است ۵ کیلومتری باید می‌رفتم، کوچه‌ای کم عرض که دو نفر با هم نمی‌توانستند از کنار هم رد شوند. برای ورود به این خانه قدیمی مراقب بودم که پاهایم به درستی قدم بردارند چون صحن حیاط با کوچه نیم متری اختلاف سطح داشت و من دستم را به در کوچک زرد رنگ زنگ زده گرفته بودم.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

از راهروی پیچ در پیچ وارد صحن حیاط شدم، پاشیدن آب روی دیوارهای کاه گلی مرا به دوران کودکی ‌برد. همان موقع، زنی جوان با چادری گل گلی که گوشه آن را به دندان گرفته بود، وارد حیاط ‌شد. پس از احوال پرسی کوتاهی وارد اتاقی ‌شدیم. سر در اتاق به قدری کوتاه بود که مجبور شدم سر خود را خم ‌کنم و وارد شوم، ولی تا سرم را بالا آوردم دو طاقچه با وسایل قدیمی دوباره مرا در سیر خاطرات غوطه‌ور کرد. من گوشه‌ای ‌نشستم و فقط گوش دادم.

فاطمه روبرویم، وسط اتاق دو زانو ‌نشست، او که اکنون چهل و سومین بهار زندگی‌اش را سپری می‌کند و نان‌آور خانه است، بی‌مقدمه سفره دلش را برایم باز کرد. او از دردها و زنان و دختران روستا گفت و گفت و من ...

فاطمه که دو دختر و یک پسر دارد، با بغض گفت: از کودکی سرنوشتش با کار گره خورده و پس از گرفتن مدرک دیپلم ترک تحصیل کرده و برای کمک به خانواده مشغول به کار ‌شده است.

او برخلاف همه دختران روستا که در ۱۳ سالگی ازدواج می‌کنند، ازدواج نکرد و همین موضوع شرایط زندگی‌اش را تغییر داد، فاطمه ۲۵ ساله بود و فکر می‌کرد امتناعش از ازدواج زودهنگام باعث می‌شود تا در آینده دست به انتخاب بهتری بزند غافل از اینکه پشت پا زدن او به سنتی که در یک روستا جا افتاده در نهایت او را در دام انتخاب همسری می‌اندازد که ۴ سال از خودش کوچک‌تر است و اعتیاد چهره زندگی‌اش را سیاه کرده است. 

او با ابراز پشیمانی نسبت به اینکه در همان ۱۳ سالگی ازدواج نکرده است، گفت: وقتی سنتی در یک جا وجود دارد و بعد به آن پشت پا میزنی تنبیه می‌شوی، مثل من، ای کاش همانند دیگر دختران روستا در همان ۱۳ سالگی به خواستگارهایم جواب مثبت می‌دادم، چون در این روستا سنم بالا رفته بود دیگر خواستگاری برایم نمی‌آمد، برای همین مجبور شدم با پسری بیکار و معتاد ازدواج کنم.

فاطمه گوشه چادرش را از دندان رها کرد و ادامه داد: در این روستا رسم است برای دختر از ۱۰ سالگی خواستگار می‌آید، البته سن پسرها گاه ۲۵ سال به بالا هم هست و با اختلاف ۱۰ سال و کمتر و بیشتر ازدواج می‌کنند، اما دختران در نهایت باید در ۱۵ سالگی ازدواج کنند در غیر این صورت با مشکل مواجه می‌شوند.

او گفت: اگر سن دختر به ۱۶ برسد دیگر خواستگاری برایش نمی‌آید، به خصوص اینکه اگر خانواده‌اش با مشکل مالی مواجه باشند که اصلاً خواستگار نخواهند داشت.

فاطمه افزود: تاکنون بسیاری از دختران روستا به دلیل همین اختلاف سنی که با شوهرانشان داشته‌اند حتی در دوران عقد طلاق گرفته‌اند، و خانواده‌ها اغلب به دلیل همین مسائل مجبور می‌شوند دخترانشان را در ۱۳ یا ۱۴ سالگی عروس کنند.

این زن روستایی همچنین افزود: چشم و هم‌ چشمی‌ها، مشکلات اقتصادی، عروس شدن دوستان و دختران اقوام موجب شد دخترم هم زود هنگام راضی به ازدواج شود، اما اکنون پشیمان است.

عکس از آرشیو

دخترم بیشتر دوست دارد با کودکان بازی کند

وی اظهار کرد: یک سالی می‌شود که دخترم به عقد جوانی درآمده و شوهرش هم شغل خوبی دارد، اما بیشتر دوست دارد به جای حضور در جمع بزرگ‌ترها و ماندن کنار همسرش، با من باشد و با کودکان بازی کند.

فاطمه مشغول حرف زدن است که دو فرزند کوچکش به یک‌باره از در وارد می‌شوند و شروع به دویدن دور مادرشان می‌کنند، دستشان را کشید و با اشاره آنها را به بیرون از اتاق هدایت کرد؛ همین لحظه دختر بزرگ او با یک سینی چای وارد شد، او که به خوبی نمی‌توانست هم‌زمان هم سینی چای را بگیرد و هم چادرش را نگه دارد، به سرعت سینی را روی زمین گذاشت و با نشستن کنار مادرش با دو خواهر و برادرش مشغول بازی شد.

از شیطنت کودکان روی لبان فاطمه لبخند نشسته و گفت: دخترم که الان ۱۶ سالش شده هنوز لواشک، پفک و چیپس می‌خواهد و هیچ شناختی از زندگی مشترک ندارد و ترجیح می‌دهد با عروسک‌هایش بازی کند اما همسرش که حدود ۱۰ سالی از او بزرگ‌تر است می‌خواهد رستوران و کافی شاپ برود.

مردان ۲۵ ساله با دخترانی ازدواج می‌کنند که بچه آنها محسوب می‌شود

وی گفت: هرچند ازدواج در سن پائین فرهنگ کاملاً غلطی است اما مجبوریم، چند نفر از دختران همین روستا که در سن ۱۱ تا ۱۲ سالگی ازدواج کردند پس از دو سال طلاق گرفته‌اند، مردان ۲۵ ساله با دخترانی ازدواج می‌کنند که بچه آنها محسوب می‌شود، از سویی توقعاتی از همسرش دارد که برآورده کردن آنها در توان دختران نیست.

فاطمه خاطرنشان کرد: باوجود اینکه قبلا خانواده پسر به دنبال دخترهای خانواده‌دار بودند ولی اکنون به خواستگاری آن‌هایی می‌روند که پدر و مادرش پولدار باشند حتی بررسی می‌کنند پدر بزرگش چه میزان ثروت داشته و چقدر ارث به دختر می‌رسد.

وی با اظهار تأسف از فرهنگ‌های غلطی که هنوز در روستاها رایج است، افزود: متأسفانه برخی مواقع به گونه‌ای بین خانواده‌ها رفتار می‌شود که انگار دارند دختر را به طرف مقابل می‌فروشند.

عکس از آرشیو

در بسیاری روستاها دختران محکوم به ازدواج در سن پائین هستند

این زن روستایی با بیان اینکه در بسیاری روستاها دختران محکوم به ازدواج در سن پائین هستند و از سویی چاره‌ای هم ندارند، گفت: خود من چون دیر ازدواج کردم مجبور به ازدواج با فردی شدم که ۴ سال از من کوچک‌تر بود.

او که به دلیل اختلاف پدر و مادرش تا ۵ سالگی توسط مادر بزرگش نگهداری می‌شده، گفت: پدر و مادر من هم چون در سن پایین ازدواج کرده بودند، با هم اختلافاتی داشتند به طوری که حتی کار تا جدایی و طلاق هم پیش رفته بود اما با پادرمیانی، بزرگ‌ترها منصرف شدند.

فاطمه دوباره زندگی‌اش را مرور کرد و ادامه داد: پس از گذشت دو سال از زندگی مشترکمان متوجه شدم نه تنها شوهرم بلکه پدر و مادرش هم معتاد هستند، او بیکار بود و هنوز هم بیکار است.

بغض در گلوی فاطمه ترکید و گفت: دخترم یک ماه و نیمه بود که فهمیدیم قلبش سوراخ است و باید به سرعت عمل می‌شد، از سویی هیچ درآمدی نداشتیم و برای تأمین هزینه درمان با مشکل مواجه بودیم، خانواده همسرم با توجه به اعتیادشان نه تنها هیچ حمایتی نمی‌کردند بلکه نمی‌گذاشتند دخترم را دکتر ببرم چون این هزینه‌ها آنها را برای تأمین مواد در تنگنا قرار می‌داد.

فاطمه گفت: بالغ‌بر ۵ سال برای درمان دخترم شب و روز به تنهایی کار کردم، مادر شوهرم حتی اجازه نمی‌داد همسرم برای درمان دخترمان همراه من باشد که نکند پولی برای پزشک و دارو بدهد و من التماس می‌کردم که فقط مرا همراهی کند.

وی افزود: بالاخره توانستم با گرفتن وام و گلریزان همسایه‌ها ۴ میلیون و ۵۰۰ هزار تومان تهیه و عمل قلب دخترم را انجام دهم و بحمدالله بهبود یافت.

فاطمه که پس از مدتی کار کردن، همین خانه کوچک را خریده است، اظهار کرد: به دلیل اعتیاد همسرم، مجبورم، خودم به عنوان سرپرست خانواده، هزینه‌های مورد نیاز را تأمین کنم.

بود و نبود شوهرم فرقی نمی‌کند

وی بیان کرد: شوهرم سایه‌اش هست ولی بود و نبودش فرقی نمی‌کند و من و فرزندانم به این نوع زندگی عادت کرده‌ایم و اگر طلاق نمی‌گیرم چون نمی‌خواهم در روستا اهالی نگاه‌های ناجور داشته باشند.

فاطمه افزود: شوهرم مدام می‌گوید اگر او نبود خانه پدر و مادرم می‌ماندم به همین دلیل من بدهکارش هستم و باید کار کنم، او روزها همیشه خواب و شب‌هایش را با قرص و دوا می‌گذراند و تاکنون ۲۰ سال به همین منوال گذشته است.

او که در زمان ازدواج خیاط بوده ولی الان چشمانش سو ندارد و باید پیوند قرنیه انجام دهد، گفت: هنوز در بسیاری از روستاها هستند دخترانی که به دلیل مشکلات اقتصادی والدین و فرهنگ‌های غلط بالاجبار و نخواسته باید تن به ازدواجی دهند که هیچ فهم و درکی از آن ندارند.

انتهای پیام

منبع: ایسنا

کلیدواژه: استانی شهرستانها کودک همسری ازدواج و طلاق روستا خبرهای شهرستان کاشمر ازدواج می کنند سالگی ازدواج دختران روستا زندگی اش ۲۵ سال

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۴۹۱۰۱۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

«فاطمه» اسم رمز صبوری در غزه؛ وقتی مقاومت شیعه و سنی را همدل کرد

وسط ویرانه‌ها ایستاده بودند و ناباورانه به آن منظره هولناک نگاه می‌کردند. آنچه حالا در قامت ساختمان‌های سوخته و تخریب‌شده در مقابل چشمان بهت‌زده‌شان قرار داشت، تا همین چند وقت قبل، بزرگترین و مجهزترین مجتمع بیمارستانی شهر غزه به حساب می‌آمد. برای جنایتکارترین ارتش تمام تاریخ، ۲هفته محاصره هم کافی بود تا با موشک‌باران و آتش زدن، نه‌فقط تمام ساختمان‌ها و تجهیزات درمانی مجتمع بیمارستانی «شفا» را نابود کند بلکه از آنجا یک قتلگاه بسازد و با کشتار حدود ۴۰۰ نفر، جنایتی دیگر در کارنامه سیاه خود ثبت کند.

* (خطابه شیرزن فلسطینی در بیمارستان ویران شده «شفا» در غزه)

بعد از عقب‌نشینی نظامیان اسراییل از بیمارستان شفا و ورود مردم و اصحاب رسانه به این مرکز درمانی، درست در همان لحظاتی که همه از مواجهه با آن صحنه‌های آخرالزمانی و آن فاجعه انسانی باورنکردنی در شوک سنگینی فرو رفته بودند، یک اتفاق، آن فضای غمبار را شکست. شیرزنی از میان ویرانه‌های بیمارستان قیام کرد و با فریاد‌هایش، پرده یأس و ناامیدی را از مقابل چشم‌های همه کنار زد: «ایمان‌تان را تجدید و تقویت کنید. به خدا قسم که خدا ما را پیروز خواهد کرد. اگر با خدا باشیم، او ما را تنها نمی‌گذارد. سنت الهی، همین است. اگر درون خودمان را تغییر دهیم، پیروزی حاصل می‌شود.‌ای جوانان! فقط شما برای ما باقی مانده‌اید و خدایی که از تمام دنیا قوی‌تر است. بگویید یا الله! فرجی برای ما برسان...»

* (دستنوشته روی دیوار بیمارستان شفا با حدیثی از پیامبراکرم (ص) خطاب به حضرت فاطمه (س))

«فاطمه»، اسم رمز صبوری در بیمارستان محاصره‌شده

فریاد‌های آن بانوی مؤمن و صبور، تلنگری بود که خیلی‌ها را نه‌فقط در غزه و خط مقدم جنگ با دشمنان صهیونیستی بلکه در کیلومتر‌ها دورتر هم، تکان داد و به‌ایمان و باور‌هایشان جان دوباره‌ای بخشید. اما در آن میان، همه مبهوت از هم می‌پرسیدند: اینهمه شجاعت و صبر، از کجا می‌آید؟! منشأ این بصیرت و روحیه تزلزل‌ناپذیر، چه نیرویی است؟!

چند روز بعد، عکسی از خرابه‌های غزه در فضای مجازی به تمام دنیا مخابره شد که می‌توانست جواب این سؤالات باشد. در خلال جست‌و‌جو‌ها در ویرانه‌های به جا مانده از بیمارستان شفا برای یافتن پیکر‌های شهدا، دستنوشته‌های روی یکی از دیوار‌ها توجه جست‌وجو‌گران را جلب کرد. در میان دلنوشته‌های پناهندگان بیمارستان در آن ۱۴روز محاصره، یک جمله جور دیگری نگاه‌ها را به سمت خود می‌کشید؛ جمله‌ای با این مضمون: «یا فاطمة! إصبری علی مرارة الدنیا لنعیم الآخرة» * (ای فاطمه! برای رسیدن به سعادت آخرت، در مقابل تلخی‌های دنیا صبوری کن.)

خوب که نگاه کنی، این جمله که در کتاب‌های علوم دینی و حدیث با عنوان توصیه پیامبر اکرم (ص) به حضرت فاطمه زهرا (س) در تحمل سختی‌های زندگی آمده، انگار آخرین حربه یک اهل دل بوده برای‌امید و انگیزه دادن به محاصره‌شدگان در بیمارستان شفا برای صبوری در آن روز‌های سیاه. انگار می‌خواسته بگوید این دنیا حتی به محبوب‌ترین بندگان خدا هم روی خوش نشان نداده، اما آنها با اعتماد به وعده‌های خدا، به‌جای اظهار عجز و گلایه، صبر و توکل را انتخاب کردند. انگار با زبان بی‌زبانی می‌خواسته یک الگوی صبر پیش چشم مادران داغدیده و مجروحان بی‌پرستار قرار دهد و هرچه گشته، بهتر از دختر پیامبر خدا پیدا نکرده...

فرزندان ما مگر از حسن و حسین (ع)، عزیزتر بودند؟

اما این اولین بار نیست که جلوه‌های اقتدای مردم صبور فلسطین به اهل بیت (ع)، چشم‌ها را خیره و دل‌ها را گرم می‌کند. نه‌تن‌ها ۲۰۰روز مقاومت عزتمندانه مردم غزه در جنگ اخیر بلکه تمام سال‌های پرافتخار مبارزه مردم فلسطین با رژیم اشغالگر پر است از صحنه‌های باشکوهی که نشان می‌دهد سراغ منشأ مقاومت خستگی‌ناپذیر این ملت اصیل را باید در اعتقاد و ارادتشان به فرزندان پیامبر (ص) گرفت.

شاهدش، شهید «باسل الأعرج»، دانشجو و فعال رسانه‌ای فلسطین که می‌گفت: «نمی‌شود مقاوم باشی و حسینی نباشی.» او در یکی از توییت‌هایش نوشته بود: «مادرم مرا با عشق به اهل بیت (ع) و دوستان‌ایشان و دشمنی با دشمنان‌شان شیر داد و غم حسین (ع) را با شیر خود برای من به ارث گذاشت. پس سلام بر حسین و فرزندان حسین.»

* (رجزخوانی مادر شهید فلسطینی با یاد امام حسن (ع) و امام حسین (ع)).

اما هیچ‌کس بهتر از مادران شهدا در فلسطین، این حقیقت را به رخ دنیا نکشیده؛ همان‌ها که وقتی خبر شهادت فرزندان‌شان را دریافت می‌کنند، هلهله سر می‌دهند و با گردنی افراشته، فریاد می‌زنند: «فدای مقاومت». مثل شیرزنی که در مراسم تشییع پسرش رجزخوانی می‌کرد و می‌گفت: «پسرم! خون تو رنگین‌تر از خون حسن (ع) و حسین (ع) نیست. آنها را هم کشتند و ذبح کردند. خدا به همراهت پسرم...»

ابوالفضل کجاست که محاصره کربلای غزه را بشکند....

اما شاید هیچ‌وقت مثل ۷ماه گذشته و جنگ اخیر، اعتقاد و ارادت مردم فلسطین به خاندان پیامبر (ع)، بروز و ظهور نداشته است. از وقتی حلقه محاصره غزه به دست حرامیان صهیونیست تنگ‌تر شده، نوزادان و کودکان در اثر گرسنگی پرپر می‌شوند و حتی آب آشامیدنی به کیمیایی دست‌نیافتنی تبدیل شده، هر روز تصاویر و اخبار غزه، کربلا را در دل‌ها تداعی می‌کند. با اینهمه، شاید هیچ‌کس مثل یکی از کاربران فضای مجازی نتوانست شباهت حال و هوای این روز‌های غزه به کربلا را توصیف کند.

در قحطی آب در اردوگاه‌های محاصره‌شده غزه، این کاربر پاکستانی نوشت: «ابوالفضل العباس (ع)، فرزند علی (ع) و پرچمدار [لشکر حسین (ع) در کربلا]بود. او کسی بود که در روز‌های هفتم و دهم محرم، به صفوف دشمن یورش برد و حلقه محاصره را شکست و در نوبت اول موفق شد برای اردوگاه حسین (ع) آب بیاورد و به همین دلیل، «سقا» لقب گرفت. اما در نوبت دوم تلاشش برای آوردن آب، در راه بازگشت به خیمه‌ها، بعد از اینکه دستانش قطع شد، تیر به چشمانش خورد، با عمود به سرش زدند و با تیرباران مَشکش، آب‌ها به زمین ریخت، به شهادت رسید.

حالا امروز چه کسی می‌تواند عباس شود و مشک آب را بردارد و محاصره اردوگاه حسین (ع) در کربلای غزه را بشکند...؟»

* (مسجد علی بن ابیطالب (ع) در غزه)

دروغی به نام ناصبی بودن فلسطینی‌ها

حالا هرچه بیشتر می‌گذرد، بی‌اساس بودن دروغی به نام «ناصبی بودن فلسطینی‌ها»، بیشتر اثبات می‌شود؛ دروغی که سال‌هاست با تلاش برخی افراد و گروه‌ها، در جامعه ایران ترویج می‌شود. «محمد نورس حمید»، دانشجوی فلسطینی مقیم ایران در این باره می‌گوید: «یکی از مهم‌ترین شایعاتی که بعد از حضورم در ایران شنیدم، ناصبی بودن مردم فلسطین بود. در پاسخ به این شایعه باید بگویم درست است که مردم فلسطین، اهل تسنن و پیرو مذهب شافعی هستند، اما مذهب شافعی، نزدیک‌ترین مذهب به مذهب شیعه جعفری است و رهبر این مذهب یعنی امام شافعی، اشعار متعددی در محبت اهل بیت (ع) و در وصف شأن و جایگاه‌ایشان دارد. 

علاوه‌بر‌این، خوب است بدانید ما در غزه و کرانه باختری، مسجد علی بن ابیطالب (ع) و مسجد فاطمه الزهرا (س) داریم که چندین بار و در همین جنگ اخیر توسط رژیم صهیونیستی بمباران شده است؛ بنابراین محبت اهل بیت (ع) در دل مردم فلسطین جا دارد و ما هم به احادیثی مثل «الحسن و الحسین سیدی شباب اهل الجنة» اعتقاد داریم. همه اینها، شاهدی است بر اینکه مردم فلسطین، ناصبی نیستند.

* (روایت مادر شهید «ابراهیم النابلسی» از عشق و ارادت او نسبت به امام علی (ع))

مصادیق متعددی هم برای این موضوع وجود دارد؛ مثل شهید «ابراهیم النابلسی». این جوان که در شهر جنین شهید شد، از وقتی نوجوان بود، با عشق و ارادت به امام علی (ع) و با استناد به حدیث لا فتی الا علی لا سیف الا ذوالفقار، تصویر شمشیر ذوالفقار را روی دستش خالکوبی کرده بود. 

شهید «خضر عدنان» که بعد از ۸۶روز اعتصاب غذا در زندان اسراییل به شهادت رسید هم، می‌گفت: ما حسینی هستیم. او معتقد بود قیام و مبارزه مردم فلسطین از قیام امام حسین (ع) الگو گرفته است.»

وقتی «وعده صادق»، دست اسراییل در تفرقه‌افکنی میان شیعه و سنی را رو کرد

حالا که چند روزی است عملیات «وعده صادق» با شکست هیمنه پوشالی اسراییل، توانسته بعد از ۷ماه جنگ نابرابر و کشتار بی‌امان زنان و کودکان، دوباره لبخند را روی لب مردم غزه و تمام مسلمانان و آزادیخواهان جهان بنشاند، جریانی که در تمام این سال‌ها تلاش می‌کرد با طرح مسائل غیرواقعی در جهان اسلام، به شکاف و تفرقه در میان شیعه و سنی دامن بزند، نقاب را از صورتش کنار‌زده و به صورت علنی به میدان آمده. حالا دیگر برای همه روشن شده که اتاق فکر تمام طرح‌های تفرقه‌افکن در دنیای اسلام، در دل سرزمین‌های اشغالی مستقر است.

* (اسراییل به یوتیوب پول می‌دهد تا این تبلیغ سخیف را در سطح جهانی منتشر کند: «ایران با موشک‌های بالستیک به مسجدالأقصی شلیک کرد»)

نیازی نیست راه دور برویم. ماجرا حتی به تلاش‌های مذبوحانه خبرنگاران و فعالان مجازی اسراییل برای تحریک اعراب و اهل سنت علیه ایران شیعه محدود نمی‌شود. کافی است یک بار دیگر نطق نماینده رژیم صهیونیستی در جلسه شورای امنیت بعد از عملیات وعده صادق را مرور کنیم. او که با پخش فیلمی از پرواز موشک‌های ایرانی در آسمان شهر قدس با آی پد شخصی‌اش، خیال می‌کرد سند محکمی برای محکومیت ایران رو کرده، در سخنانی مضحک مدعی شد حمله موشکی ایران، تهدیدی برای مسجد الأقصی و مسلمانان بود! رژیم کودک‌کش حتی دست به دامن گوگل و یوتیوب شد و به آنها سفارش داد محتوا‌هایی برای القای این ادعای سخیف تولید و منتشر کنند.

* (نماینده رژیم صهیونیستی در جلسه شورای امنیت بعد از عملیات وعده صادق)

بی‌آبرویی اسراییل، اما به همین‌جا ختم نشد و اوج ضعف و شکستش در مقابل محور مقاومت و قدرت‌نمایی ایران، در بخش دیگری از صحبت‌های نماینده‌اش در جلسه شورای امنیت در مقابل چشم جهانیان قرار گرفت؛ آنجا که او با طرح ادعایی سخیف گفت: «آیت‌الله خامنه‌ای به دنبال برپایی امپراتوری ایرانی شیعه در خاورمیانه و کل جهان است»!

* (ترند شدن هشتگ «شکراً ایران» توسط کاربران عرب زبان)

پیام نا‌امید‌کننده مسلمانان اهل سنت به اسراییل و مزدورانش

جواب گزافه‌گویی‌های مقامات و رسانه‌های اسراییلی و ادعا‌های بی‌اسا‌س‌شان علیه ایران را، اما خود اعراب و مسلمانان اهل سنت و مردم فلسطین دادند. موج حمایت از عملیات وعده صادق و پاسخ قاطعانه ایران به شرارت اسراییل در حمله به کنسولگری ایران در دمشق، خیلی زود فضای حقیقی و مجازی کشور‌های منطقه را دربرگرفت و در جالب‌ترین اتفاق، هشتگ «شکراً ایران»، به داغ‌ترین هشتگ در میان کاربران عرب‌زبان تبدیل شد.

* (حال و هوای مردم فلسطین در زمان اجرای عملیات وعده صادق و پس از آن)

از همه زیباتر، حال و هوای مردم فلسطین به‌ویژه ساکنان غزه بود که در شب حمله ایران به مواضع نظامی اسراییل، اولین شب آرام و امن در حدود ۷ماه گذشته را در غیاب موشک‌های قاتل اسراییلی تجربه کردند. هیجان و خوشحالی فلسطینی‌ها در زمان مشاهده موشک‌های ایرانی در آسمان سرزمین‌های اشغالی و خوشامدگویی به آنها با تکبیر‌های شادمانه، شاهدی بود بر اینکه آنها موشک‌های ایرانی را پرندگان ابابیلی می‌دیدند که برای حمایت از مردم مظلوم غزه به پرواز درآمده‌اند و موفقیت ایران در آن عملیات را پیروزی خودشان می‌دانستند و به آن افتخار می‌کردند.

* (تمجید کاربر فلسطینی اهل سنت از نقش شیعیان در دفاع از فلسطین)

اما پیام‌های هوشمندانه و همراه با بصیرت مسلمانان اهل سنت را می‌توان فصل‌الخطاب جنگ روایت‌ها در روز‌های بعد از عملیات وعده صادق دانست. در میانه جنگ نرمی که اسراییل و مزدوران رسانه‌ایش بعد از نمایش مقتدرانه موشکی و پهپادی ایران به راه انداختند تا به خیال خود با توسل به همان حربه قدیمی اختلاف شیعه و سنی بتوانند ماهی موردنظر خود را از این آب گل‌آلود صید کنند، بسیاری از کاربران اهل سنت فضای مجازی به میدان آمدند و با روشنگری‌هایشان، این فتنه صهیونیستی را خنثی کردند.

در یکی از جالب‌ترین محتوا‌های منتشرشده در این زمینه، یکی از کاربران فلسطینی اهل سنت، تیر خلاص را به پرچمداران تفرقه‌افکنی زد و گفت: «هرکس از راه می‌رسد، می‌گوید: تو شیعه شده‌ای. بله. همه ما شیعه شده‌ایم. هرکس که بویی از شرأفت برده، شیعه است. چرا؟ چون رهبران اهل سنت با سگ‌های صهیونیست، هم‌پیمان شدند و با دسیسه‌چینی، از اسراییل دفاع می‌کنند. در‌حالیکه شیعیان، همان کسانی هستند که دارند ما را یاری می‌کنند. مهم‌ترین موضوع این است که آنها هستند که دارند برای مقابله با اسراییل به ما کمک می‌کنند. تمام اهل سنت از شما رهبران سنی حامی اسراییل، بیزارند. رسول‌الله (ص) و اسلام هم از شما بیزار است. خداوند، ایران را یاری کند.»

منبع: فارس

باشگاه خبرنگاران جوان وب‌گردی وبگردی

دیگر خبرها

  • حضرت فاطمه زهرا (س) و مادران شهدا الگوی دختران جامعه است
  • از تولید مسکن تا آخرین وضعیت ابر پروژه باغ راه حضرت فاطمه
  • معرفی قهرمانان رده سنی جوانان مسابقات کاراته دختران کشور در همدان
  • معرفی قهرمانان مسابقات کاراته دختران کشور در همدان
  • «فاطمه» اسم رمز صبوری در غزه؛ وقتی مقاومت شیعه و سنی را همدل کرد
  • دختران کبدی قم در جمع ۱۶ تیم برتر کشور
  • روستا‌ها باید روستا بمانند و همچنان محلی باشد برای تولید
  • روستا‌ها باید روستا بمانند و همچنان محلی باشد برای تولید  
  • شورای جوان سازی روستا‌ها تشکیل می‌شود
  • ترخیص ۵ مصدوم حادثه برخورد اتوبوس با تریلر در یزد